در این مقاله خاطرات مارک پاورز (Marc Powers) را به عنوان وکیل قربانیان یکی از کلاهبرداران بزرگترین طرح پانزی میخوانیم. پاورز اکنون یک استاد الحاقی در دانشکده حقوق دانشگاه بینالمللی فلوریدا است که در آنجا دورههای را با عنوان “Blockchain, Crypto and Regulatory Considerations” تدریس میکند.
عصر پنجشنبه، 11 دسامبر 2008، من در طبقه پایین در یک بار در منهتن بودم و در حال یک بازی دوستانه بودم که تماسها شروع شد. تماسها یکی پس از دیگری انجام میشد و روز بعد در دفتر کار ادامه دادند. از من خواسته شد تا نماینده قربانیان مختلف کلاهبرداری توسط فردی به نام، برنی مادوف، باشم.
در این مرحله، من هرگز نام او را نشنیده بودم، اما در عرض چند روز، همه دنیا از این ناهنجاری شیطانی و معاملات ساختگی او که به بزرگترین کلاهبرداری مالی و طرح پونزی (Ponzi) در جهان تبدیل خواهد شد، مطلع میشوند. برخی از تماسها مستقیماً از جانب خود قربانیان انجام میشد. برخی دیگر از حسابداران و وکلای استفاده میکردند که هر از چند گاهی امور مشتریان را به من ارجاع میدادند.
آنچه که میشنیدم ترسناک بود. به نظر میرسد بسیاری از تماس گیرندگان میلیونها دلار، از دست دادهاند. برای برخی، این سرمایه، پس انداز زندگی آنها بود. دیگران برای پرداخت هزینههای آینده تحصیلات دانشگاهی خود به پولهایی که به مادوف سپرده شده بود، اعتماد کرده بودند. بسیاری از قربانیان تقریباً تمام وجوه قابل استفاده خود را در “صندوق سرمایهگذاری” این مرد سرمایهگذاری کرده بودند، جایی که مردم برای هزینههای زندگی خود به طور دورهای یا فصلی بازده سرمایهگذاری بالایی دریافت میکردند.
کلاهبرداری بیحد و مرز مادوف بسیاری از جوامع یهودی و خیریههای نیویورک، لس آنجلس، پالم بیچ (Palm Beach) و مناطقی از مینه سوتا و میشیگان، را درگیر کرده بود. او در فعالیتهای خود فضای پنهانکاری و انحصاری را ارائه میداد و خود را در یک حلقه “دوستان و خانواده” القا میکرد. او با صرافیهایی مانند NASDAQ و بورس سینسیناتی (Cincinnati) موقعیتهای برجستهای کسب کرده بود. موقعیت ظاهری وی به عنوان سرمایهداری معتبر باعث شد بسیاری از قربانیان تحت تاثیر این نمای گول زننده وی قرار بگیرند.
من به عنوان رهبر ملی دادگستری شرکت حقوقی خود و دادخواستهای اجرای مقررات SEC و با تجربه در وکالت از قربانیان طرحهای پانزی و تحقیقات داخلی، از من دعوت شد که با گروه کوچکی از وکلا در ملاقات با ایروینگ پیکارد (Irving Picard) شرکت کنم، دادگاه SIPA به عنوان متولی این پرونده منصوب شده و ناظر بر تلاشهای SIPC برای افرادی است که پول خود را از طریق شرکت سرمایهگذاری Madoff Investments از دست دادهاند.
هنگامی که ایروینگ به هیئت مدیره Baker Hostetler آمد و توسط دادگاه به عنوان متولی SIPA انتخاب شد، تلاشهای ما در برخی مواقع به بیش از 250 وکیل در سراسر شرکت حقوقی گسترش یافت.
برای بیش از چهار سال، من عضو اصلی تیم متولی تلاش (Trustee’s effort) بودم و تلاشهای ملی ما برای تحقیق و توسعه نظریههای بدهی و طرح دعوی در برابر صندوقهای تامینی (hedge funds) در ایالات متحده برای بازیابی 65 میلیارد دلار از دست رفته گزارش شده، انجام میشد. همانطور که مشخص شد، این رقم در واقع کمتر از 20 میلیارد دلار بوده است، اما باز هم رقم بالایی است.
در طی دوازده سال بازیابی، بیش از 1 میلیارد دلار پول نقد توسط شرکت من انجام شد. تیم کوچک من شخصاً مسئول به دست آوردن بزرگترین تسویه حساب تا به امروز در برابر یک صندوق تامینی، ترمونت (Tremont) و دومین تسویه نقدی بزرگ علیه هر کسی بود.
هنوز باید از رسوایی مادوف درس بگیرید
با مرگ مادوف در 14 آوریل، من در مورد کلاهبرداری او و اینکه چگونه این اتفاق عظیم، درسهای جالب و مفیدی را برای کسانی که اکنون در این زمینه حضور دارند و به فکر سرمایهگذاری برای ورود به فضای رمز ارز، به ویژه در مورد میمکوین در عصر شبکههای اجتماعی و انتشار سریع اطلاعات ویروسی هستند، فراهم میکند.
از جمله این مشاهدات، جذابیت مداوم ذهنیت “جمعیت را دنبال کن” و عدم تمایل مالی و سرمایهگذاری سرمایهگذاران در بازار سهام و رمز ارز است. همین مسئله را میتوان در مورد تعداد زیادی از قربانیان مادوف، و حتی موسسات، که در درک و زیر سوال بردن استراتژیهای معاملاتی او که با ادعای (و به طرز حیرت انگیزی، در بازتاب) سودآوری در هر دو بازار رو به بالا و پایین فراهم میکرد، شکست خوردند. پرچمهای قرمز رایج بودند. به خصوص به صندوقهای تامینی ظاهرا پیچیدهای که در صندوق سرمایهگذاری پر مدعای مادوف سرمایهگذاری کردهاند.
امروزه، ما گروههایی از افراد را داریم که مانند GameStop سهام خریداری میکنند و از ابتدای امسال ظرفیت بازار خود را از زیر یک میلیارد دلار به بیش از 12 میلیارد دلار رساندهاند. بسیاری از افراد فقط عموم جمعیت را دنبال میکنند، کاری که برخی از افراد در روزهای فعالیت مادوف انجام میدادند. اما این دزدان دریایی شبکه Reddit واقعاً از این تجارت چه میدانند؟ چشم انداز آن؟ یا برای این منظور، چگونه قیمت سهام یک شرکت را تجزیه و تحلیل کنیم؟
من گمان میکنم بسیاری از افرادی که قیمت سهام را به بیش از 400 دلار رساندند و مدت کوتاهی GameStop را به سقف بیش از 20 میلیارد دلار رساندند، مقدار زیادی پول را از دست دادند، که با حاشیههای قابل توجه تماس و مسائل نقدینگی که بورس Robinhood در این دورههای معامله دیوانه وار تجربه کرد.
Dogecoin باید همین الان شما را بترساند
بیایید نگاهی به Dogecoin بیندازیم، این رمز ارز در سال 2013 به عنوان یک شوخی برای ایجاد انواع مختلف آلتکوین ایجاد شده است. تا 26 ژانویه سال جاری، ارزش آن کمتر از یک سنت بود، زیرا در بهترین حالت به عنوان راهی برای فریب دیگران در سایتهای شبکههای اجتماعی استفاده میشد.
با این حال اکنون این یکی از بزرگترین ارزهای دیجیتالی در جهان است. آیا این برای طرفداران TikTok و دنباله کنندههای نجومی ماسک به خوبی ختم میشود؟ پدیدههای اجتماعی غالباً کوتاه مدت هستند و دشوار است تصور کنید که یک مورد پایدار برای Dogecoin وجود داشته باشد، مهم نیست که چقدر شیبا اینوس (Shiba Inus) را دوست داشته باشیم.
در مورد NFTها چطور؟ من در حال حاضر در این مورد استفاده از فناوری بلاکچین دوگانگی دارم. از یک طرف، من جذابیت داشتن یک قطعه هنری منحصر به فرد دیجیتال، مانند نمونه یک هنرمند فیزیکی را میبینم. از طرف دیگر، من در اینجا ارزش زیادی کسب نمیکنم. حداقل می توانید محصول هنری را به دیوار، در یک گالری آویزان کنید یا آن را به یک موزه اهدا کنید تا عموم مردم بتوانند آن را مشاهده کنند.
منبع: Cointelegraph