پس از رکود بزرگ اقتصادی، دیگر شاهد اعتماد عمومی به بانکها به طور کامل نبودیم و اکنون دیفای (DeFi) این فرصت را دارد تا در این زمینه پیشی بگیرد. امور مالی غیرمتمرکز یکی از انواع سیستمهای مالی است که به واسطههای سنتی مثل بانکها، کارگزاریها و صرافیها نیازی نداشته و تمام اموری که عمدتاً توسط این موسسات انجام میشود، در این سیستم بواسطه راهکارهای فناورانه مثل قرارداد هوشمند و بلاکچین انجام میگیرد.
سیستم بانکداری سنتی و سیستم دیفای کاملاً باهم تفاوت دارند. درحالی که توسعه و سازگاری در سیستم مالی سنتی به آهستگی انجام میشود، شرکتهایی که در حوزه دیفای فعالیت دارند تنها طی چند سال موفق به ساخت یک سیستم مالی موازی شدهاند. به طوریکه در این حوزه سیستمهای پرداخت، پروتکلهای وامدهی، صرافیها و بسیاری موارد دیگر وجود دارد. همچنین بازاری از داراییهای استیبلکوینها که در برابر دلار ارزشگذاری میشوند مثل تتر (USDT) و USD کوین (USDC) نیز درحال توسعه است.
بازدهی مالی بیشتر
یکی از تفاوتهای اساسی در دیفای پتانسیل بازگشت سرمایهای است که سرمایهگذاران خرد میتوانند انتظار داشته باشند. درحال حاضر در ایالات متحده آمریکا میانگین نرخ بهره بانکی برای یک حساب جاری تنها 0.06 درصد و میانگین این نرخ برای حساب پس انداز 0.09 درصد است. درصورتی که اگر سرمایهتان را در یکی از پروتکلهای دیفای مثلوالتهای یرن فایننس (Yearn.finance) نگهداری کنید، سالیانه 11.4 درصد سود دریافت خواهید کرد. بنابراین، از لحاظ بازدهی مالی، دیفای عملکرد بهتری نسبت به بانکداری سنتی دارد.
نوآوری
یکی دیگر از عوامل مهم که دیفای را به سوی جلو سوق داده، فرهنگ نوآوری آن است. به طوریکه حوزه بانکداری بسیار در نوآوری و سازگاری آهسته عمل میکند. شاید به ندرت بتوان در رابطه با توسعههای بزرگی که بانکها در طی چند سال گذشته ایجاد کردهاند صحبت کرد.
البته این بدین معنی نیست که بانکها هیچگونه نوآوری را ایجاد نکردهاند. در نیم قرن اخیر، بانکها فناوری پرداخت کارتی، خدمات بانکداری اینترنتی، بانکداری تلفنی و اپلیکیشنهای موبایل را ارائه کردهاند. اینها در نوع خود خدمات قابل توجهی محسوب میشوند، اما تعداد آنها خیلی زیاد نیست. احتمالاً با خود میگویید که دستگاههای خودپرداز (ATM) را از قلم انداختهایم، اما در حقیقت ظهور این دستگاهها به سال 1967 برمیگردد و اکنون بیش از نیم قرن از آن نوآوری میگذرد.
پتانسیل توسعه بیشتر
با وجود پیشرفتهای بزرگ دیفای در سالهای اخیر به ویژه در سال 2020، اما همچنان اقدامات بسیار زیادی در رابطه با توسعه این حوزه بایستی انجام شود. یکی از چالشهای بسیار بزرگ در رابطه با این صنعت، وابستگی بسیار زیاد آن به بلاکچین اتریوم (ETH) است. در سال گذشته، با افزایش محبوبیت حوزه دیفای، سرعت تراکنشها کاهش و کارمزد آن افزایش پیدا کرد.
در همین حین، رقبای جدیدی پدیدار شدهاند که در تلاش برای جایگزین شدن با اتریوم هستند. پولکادات (DOT) یکی از این رقباست که با گروهی از توسعهدهندگان اکنون درحال کار بر روی محصولاتی برای این شبکه هستند. در زمان نگارش این مقاله که بیش از 250 پروژه بر روی شبکه پولکادات درحال انجام است، این احتمال وجود دارد که این شبکه نوپا بخش قابل توجهی از حوزه دیفای را از آن خود نماید. همچنین، پروژههایی اکنون در تلاش هستند تا با استفاده از راهحلهای زنجیره جانبی (Sidechain)، معضلات رشد اتریوم را کاهش دهند.
بیاعتمادی و خشم
شاید تصمیم دولتها برای استفاده از اموال عمومی در جهت حمایت از بانکهای خصوصی باعث حفظ ثبات مالی این موسسات بانکی پس از بحران مالی شده باشد، اما بیاعتمادی و خشم ناشی از این شکست را هنوز شاهد هستیم. ضمن اینکه این بحران به طور تنگاتنگی با ماجرای بیتکوین (BTC) و پول غیرمتمرکز گره خورده، به طوریکه این متن در بلاک جنسیس (Genesis) بیتکوین منتشر شده بود:
“ روزنامه تایمز در تاریخ 3 ژانویه 2009؛ رئیس خزانهداری در آستانه اهدای دومین کمک مالی به بانکها است”
خوب بودن پروتکل دیفای تنها به شخصی که آن را برنامهنویسی میکند بستگی دارد. تاکنون پروتکلهای دیفای چندین بار با سوءاستفاده و هک مواجه شدهاند که حاکی از ضعف در این حوزه است. با رشد و توسعهای که هیچ وقفهای در آن دیده نمیشود، روشن است که آینده بانکداری و نوآوری مالی به غیرمتمرکزسازی تعلق دارد.
منبع: Cointelegraph