با الهام گرفتن از موفقیت عملکرد سیستم غیرمتمرکز که در گذشته شاهد بودیم، صنایع دیگر نیز این الگو را دنبال میکنند و صنعت فیلم باید در مرحله بعدی برای اجرای سیستم غیر متمرکز در بستر ساختاری خود باشد. بزرگترین امپراتوریها در طول تاریخ آمدهاند و رفتهاند، مانند رومیها، یونانیها، بابلیها، مغولها، پارسیها، مصریها، عثمانیها و اخیراً انگلیسها. مانند این امپراتوریهای حاکم بر گوشه و کنار دنیا، هالیوود نیز به نوع خود در صنعت فیلم سلطه دارد. مخاطبان همانطور که از مزایای تولید شده توسط گروههای انحصاری بهره مند شدهاند از ثمرات این امپراتوری فرهنگی نیز بهره مند شدهاند. همانطور که ایجاد صنایعی مانند سیستم مالی سنتی برای عموم مردم است، هالیوود را نیز باید به روی این مخاطبان باز کنیم. و همان ابزاری که مبارزان آزادی سیستم مالی از آن استفاده کردهاند برای صنعت فیلم نیز استفاده کنیم یعنی سیستم غیر متمرکز و بلاکچین.
صنعت فیلم سازی
فیلم، به عنوان یک شکل هنری، برای لمس، الهام بخشیدن و تحریک احساسات مردم طراحی شده است، خواه تفکر عمیق در مورد جو اقتصادی، اجتماعی را تحریک کند یا تسکین ذهن عمومی با استفاده از ترفند کمدی ایجاد کند. با این وجود، برخلاف سایر بخشهای هنری، تولید فیلم با کیفیت و شایسته اکرام عمومی، مستلزم سرمایه گذاری مالی زیاد است، امتیازی که عمدتاً به سرمایه گذاران و خیرین تعلق دارد. در شرایط معمول هالیوود، این سرمایه گذاران و همکاران آنها در بخش تولید، اغلب با هم در یک باشگاه منحصر به فرد محدود کار میکنند که در نتیجه ورود تنوع (نه از نوع نژادی یا جنسیتی، بلکه از نوع هنری) در صنعت فیلم را محدود میکند.
در نتیجه، انحصار موجود در هالیوود بسیاری از سازندگان را در تاریکی قرار میدهد، که قادر به تولید، توزیع و تبلیغات موثر پروژههای خود نیستند. این بدان معنا نیست که هر فیلمی که ایده پردازی شده باشد کاملاً شایسته اکران عمومی است، اما مطمئناً ایدههای خلاقانه تری در دریای آرزوهای فیلم سازان مستقل وجود دارد. با این وجود، اجازه دادن به تعداد محدودی برای انتخاب این که چه متنهایی مناسب تولید فیلم هستند، دیگر جواب نمیدهد، زیرا جریان ایدههای خلاقانه عاشقان صنعت فیلم سازی را محدود میکند.
در نظر بگیرید که با نقاشیها به همان روشی که با فیلم ها رفتار میشود، رفتار بشود و گروه محدودی از سرمایه گذاران انتخاب کنند که چه نقاشیهایی سفارش داده شوند و یا کشیده شوند. این سناریویی است که درک کردن آن برای ما بسیار دشوار است، اما دقیقاً همان چیزی است که الگوی فعلی در صنعت فیلم سازی از آن تبعیت میکند. درست است که صنعت فیلم سازی گران و ریسکی میباشد، اما این امر انحصار در تصمیم گیری در مورد شایسته بودن اکران یا ساخت یک فیلم ضروری نمیباشد.
تغییرات در هالیوود: آیا این تغییرات کافی بودند؟
جنبشهایی از دهه 60 میلادی تلاش کردند تا دیوارهای بلند هالیوود را بشکنند، اما با موفقیت محدودی روبرو شدند. فیلم های Indie یا مستقل به دلیل پیروزیهای خود در خارج از نیمکره هالیوود مورد ستایش قرار میگیرند، که الهام گرفته از جنبش هایی مانند جنبش سینمای مستقل و جشنواره های مرتبط با آن میباشند. اما حتی این پیشرفتها برای شکستن هالیوود کافی نبودند.
با توجه به نظریه وکیل صنعت سرگرمی شویلر مور (Shuyler Moore)، حتی در قسمت درآمدزایی فیلمها نیز اکثر آنها درآمد مورد نظر خود را کسب نمیکنند. اگرچه فیلم از نظر فنی نوعی هنر است و صرفاً برای سودآوری تولید نمیشود، اما استودیوهاي فيلم سازي با هر سطحي از خلاقیت، هنوز اهداف مالی دارند. بنابراین، اکنون که فیلمها اینقدر با شكست مواجه ميشوند، پس چرا به مدیران هالیوود اجازه میدهند که محدود کننده این صنعت باشند؟ اجازه دهید بینندگان به همان روشی که خود میپسندند، در اين سيستم شرکت کنند و سبک مورد نظر خود را انتخاب و تماشا کنند و این حق انتخاب برای بینندگان همان مسيري است كه فقط با سيستم غير متمركز امکان پذیر شده است.
توانمندسازی مردم
طی 20 سال گذشته، ما شاهد اجرای سیستم غیر متمرکز در بخشهای مختلفی بودهایم، به ویژه در زمینه روزنامه نگاری و امور مالی. با بزرگتر شدن و قدرتمندتر شدن مجامع رسانهای، در دهه 20 میلادی بحثهای زیادی بین جان دیوئی (John Dewey) و والتر لیپمن (Walter Lippmann) درمورد اینکه روزنامه نگاری باید با سیستم پایین به بالا (bottom-up) اجرا شود یا سیستم بالا به پایین (top-down)، در کانون توجهات عموم قرار گرفت. تحولات فنی و ظهور شبکههای اجتماعی افراد را قادر ساخته است که خودشان اخبار را گزارش دهند و بدین ترتیب مجامع اصلی رسانه به عنوان تنها منبع واقعی اخبار توسط مردم جامعه دور زده شدند.
اکنون، به لطف این پیشرفتهای مهم در فناوری، معدن کاران زغال سنگ در پنسیلوانیا (Pennsylvania)، مجسمه سازان در نیویورک و معلمان در مریلند (Maryland) همه میتوانند مسائل روز را در مجامع عمومی دیجیتال دنبال و درباره مسائل مختلف بحث کنند. آنها میتوانند اطلاعات را به اشتراک بگذارند و اخبار را درست مانند روزنامه نگاران معتبر گزارش دهند.
حتی اخیراً، دنیای مالی شاهد انقلابی بر اساس سیستم مالی غیرمتمرکز بوده است. با اختراع فناوری بلاکچین در این یک دهه، به مانند آن چه که در فضای رسانهای شاهد بودیم، شهروندان اکنون میتوانستند روی یک پلتفرم سرمایه گذاری کنند که خارج از اختیارات قدرتهای ناشی از رکود اقتصادی است. به گفته سایت تحلیلی DeFi Pulse، این اکوسیستم جایگزینی برای سیستم مورد استفاده توسط موسسات سنتی میباشد که به آن سیستم مالی غیرمتمرکز نیز گفته میشود، این سیستم بیش از 24 میلیارد دلار ارزش کل قفل شده بین ژوئن 2020 و ژانویه 2021 سرمایه گذاری ثبت شده دارد.
پیاد سازی سیستم غیر متمرکز در صنعت فیلم سازی
در دنیای غیرمتمرکز که صنعت فیلم احتمالا در آن قرار خواهد گرفت، سازندگان میتوانند مفاهیم پروژه خود را در یک بستر بلاکچین بارگذاری کرده و با تعامل با طرفداران و سرمایه گذاران آنها را ارتقا دهند. برنامه ای جدید بر پایه سیستم غیرمتمرکز در شبکههای اجتماعی که مشوق مشارکت عمومی مردم است و این سیستم الگویی برای طرفداران میباشد تا چگونگی تشویق یک فیلم در بستر غیرمتمرکز را به آنها آموزش دهد.
همان طور که سیستمهای غیرمتمرکز شبکههای اجتماعی در هنگام دریافت تعامل طرفداران، توکنهایی را به این تأثیرگذاران ارائه میدهند، به همین ترتیب این سیستم کاربران را به تعامل با محتوای فیلم ترغیب میکند. علاقه مندان میتوانند در روند پروژههای سازندگان فیلم دخیل شوند و رای دهند که کدام یک از مفاهیم فیلم بسیار جالب و قابل اجرا در فیلم هستند و برای این کار توکنهای کمکی دریافت کنند.
سرمایه گذاران معتبر میتوانند دادههای مربوط به تعامل و بازخورد طرفداران را ارزیابی کنند و سپس تعیین کنند که در چه فیلمهایی سرمایه گذاری کنند. از طریق توکن سازی، سرمایه گذاران خرده فروشی هم میتوانند در سرمایه گذاری آزاد و دریافت سود سهام برای کمکهای مالی خود آزاد باشند. امکانات موجود برای ایجاد روابط بهتر میان طرفداران و خالقان فیلم بی شمار هستند.
در این نوع اکوسیستم، سازندگان میتوانند هم از طریق کانالهای سنتی و هم از منابع مختلف، سرمایه لازم برای تولید محصول خود را جمع کنند. در نهایت، طرفدارانی که برای دیدن فیلمها بلیط پرداخت میکنند، باعث ایجاد پروژههای مورد نظر خود میشوند.
پروژههای تولید بلاکچین ممکن است در مراحل ابتدایی باشد، اما ظرفیت آنها برای ایجاد تغییر به سمت بهتر و بهینهتر شدن، موضوعی است که قادر خواهد بود بسیاری از بخشهای جامعه را برای مدت طولانی توانمند کند.
منبع: Cointelegraph