با فراگیری بازار رمز ارز، این خطر وجود دارد که این بازار یکی از مهمترین نقاط قوت اصلی خود یعنی سیستم غیرمتمرکز را از دست بدهد. امسال، سالی است که ارز دیجیتال سرانجام شروع به ورود به جریان اصلی بازار کرده است. از سرمایهگذاری ایلان ماسک (Elon Musk) و تسلا (Tesla) در پذیرش بیت کوین (BTC) گرفته تا توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) که اخیرا شاهد بودیم. این روزها، ما روزهای فناوری بلاکچین که حوزه فعالیت سایپرپانکها و کد نویسها هستند را پشت سر گذاشتیم.
هنوز هم این فناوری کاملاً به مرحلهای نرسیده است که افراد عادی بتوانند با استفاده از آن احساس راحتی کنند و هر چه مدت زمان استفاده از ارز دیجیتال برای رسیدن به سطحی که کاربران غیر فنی بتوانند ارتباط برقرار کنند بیشتر شود، خطر این که شرکتهای متمرکز وظیفه بهبود قابلیت دسترسی را به عهده بگیرند، افزایش مییابد و به مقاومت در برابر سانسور این فناوری نسبتاً جدید آسیب میرساند، زیرا در نهایت به سطح آگاهی جریان اصلی در بازار میرسد.
هنگامی که بیت کوین تصمیم گرفت مقیاس بندی درون زنجیرهای را از طریق بلوکهای بزرگ حل کند، اساساً همه امیدها و آرزوهای خود را برای استفاده به عنوان ارز روزمره در اختیار راه حلهای مقیاس بندی لایه دوم قرار داد، مهمترین آنها شبکه صاعقه (Lightning) است. در حالی که امروزه کارایی دارد، با این وجود شبکه صاعقه مجموعه جدیدی از پیچیدگیها، از جمله تعادل نقدینگی، باز و بسته شدن کانالها، مسیریابی مسیرهای پرداخت، حفظ اتصال در همه زمانها برای دریافت وجوه و غیره را به شما معرفی میکند و شاید برای کاربران جدید چالش برانگیزتر باشد، انتقال وجوه خارج از شبکه به شبکه صاعقه نیاز به یک معامله درون زنجیرهای دارد (همانند سایر عملکردهای مختلف شبکه صاعقه)، این زمانهای تأیید طولانی و هزینههای معامله بالا را تحریک میکند. در مجموع، حتی برای یک کاربر باهوش رمز ارز و یک فرد کاملاً مبتدی و تازه کار، این یک تجربه ناامیدکننده است.
خوشبختانه، توسعه دهندگان خستگی ناپذیر، نسل جدید کیف پولهای شبکه صاعقه را توسعه دادند که به طور قابل توجهی تجربه کاربر را تا حدی بهبود میبخشد که کاربر غیرتکنیکی در استفاده از آنها راحت باشد. نسل دوم کیف پولهای شبکه صاعقه، مانند Phoenix، با برون سپاری برخی از عملکردهای یک نود شبکه صاعقه منظم، از جمله باز کردن کانالها، مدیریت نقدینگی، پشتیبانگیری خودکار و موارد دیگر به ارائه دهنده کیف پول، این هدف را به دست میآورند.
اساساً، آنها تقریباً از هر لحاظ به کیف پولهای حضانتی شباهت دارند با این تفاوت که غیر حضانتی هستند. به این معنی که کاربر کنترل وجوه شخصی خود را حفظ میکند و ارائه دهنده خدمات نمیتواند با پول اشخاص هر کاری میخواهد انجام دهد (یا اجازه دسترسی به آن را ندهد). اساساً، دو هدف اصلی در اولویت قرار دارد: سهولت استفاده و کنترل کاربر بر وجوه و هرگونه معامله لازم برای دستیابی به این هدف صورت گرفته است و نتایج کاملاً خوب است: اگر از کیف پول شبکه صاعقه نسل دوم استفاده میکنید، میتوانید به راحتی و بدون قرار گرفتن در معرض کار پیچیده داخلی شبکه، وجوه ارسال و دریافت کنید و همچنان کنترل کامل پول خود را همیشه حفظ کنید. شما باید به ارائه دهنده خدمات شبکه صاعقه بیش از آن زمانی که از زنجیره بیت کوین استفاده میکنید اعتماد کنید.
هر ارز دیجیتال از عوارض یک زنجیره اصلی متراکم و لایه دوم که هنوز نوپا است رنج نمیبرد. زنجیرههای زیادی، به ویژه مهمترین پروژههای اصلی بیت کوین مانند لایت کوین، دارای هزینههای زنجیرهای کم و زمان تأیید منظم هستند. با این حال، حتی این تجربه نیز برای کاربر نهایی کافی نیست.
مهم نیست طرفداران Bitcoin Cash چه میگویند، معاملات در واقع در این شبکه فوری نیستند و پرداخت از طریق بسیاری از پردازندههای پرداخت معروف یا واریز به مبادلات، همچنان انتظار برای چندین تأیید را میطلبد، که ممکن است از چند دقیقه تا ساعتها طول بکشد. کاربر عادی نمیفهمد که چرا باید منتظر بماند، یا چرا زمان انتظار متغیر است یا این که سرویس باید قادر به اعتماد به تراکنشهای تأیید صفر باشد اما ترجیح میدهد که این کار را انجام ندهد. آنها فقط درک میکنند که باید صبر کنند و در نتیجه ناامید خواهند شد.
حتی هنگامی که مشکل معاملات سریع و قابل اعتماد برطرف شود، هنوز کلید اصلی قابلیت استفاده برای پذیرش انبوه افراد وجود دارد، آن کلید اصلی نامهای کاربری است. در حالی که اسکن QR کد میتواند به اندازه کافی برای وب، ریموت و شرایط دیگر ساده باشد، اما کپی و جایگذاری هشهای رمزنگاری طولانی یک شروع خوب نیست. ما به یک روش ساده و اجتماعی برای پرداخت مردم نیاز داریم، استفاده از نامهای کاربری و لیستهایی که توسط انسان قابل خواندن باشد.
امروزه تعداد کمی سیستم وجود دارد که این امر را تا حدی انجام میدهد. با این حال، اکثر آنها معاملات قابل توجهی در کاربرد یا اعتماد یا هر دو مورد دارند. راه حلهایی مانند Ethereum Name Service به سادگی یک آدرس استاتیک یا ایستا برطرف میشوند، که البته هنوز هم اغلب آدرس طولانی رابط کاربری را نشان میدهد و با قرار دادن کل سابقه معاملات اشخاص در معرض کسانی که به سادگی میتوانند آدرس شما را در یک جستجوگر قرار دهند، باعث ایجاد مشکلات در فضای محرمانه و خصوصی افراد میشود. مبنای عملکرد سیستم Interwallet نیز مشابه همین عملکرد است، به جز اینکه به دلیل دامنهها و پیاده سازیهای خاص کیف پول، از پیچیدگی بیشتری برخوردار میباشد.
البته، خطر واقعی این نیست که راهحل های سهولت استفاده از ارزهای دیجیتال با مشکل روبرو شوند یا موفق به کنترل آن نشوند. خطر بزرگتر این است که راه حلهای کاملاً حضانتی به سادگی پیروز شوند و ما را به همان سیستم مالی قدیمی که میخواستیم از آن فرار کنیم برگرداند، فقط (ظاهراً) با پشتیبانی رمز ارز.
پس از آن، تلاشهایی برای ورود به بستر رمز ارز انجام شده است که غولهای پرداخت مانند PayPal و Visa انجام دادهاند. اگر مواظب نباشیم، در آینده ممکن است ارز دیجیتال خود را از طریق همان شرکتها و خدماتی که برای ارز فیات خود استفاده میکردیم، هزینه کنیم، اما هنوز در سلطه همان شرکتهایی هستیم که در وهله اول به دنبال آزادی آنها بودیم.
منبع: Cointelegraph